زبان های ایرانی

همین اکنون به کتابی با نام «زبان های ایرانی» برخوردم که انتشارات پرآوازۀ راتلج در سال 2009 چاپ کرده است. این کتاب بیش از 800 صفحه دارد و دربارۀ زبانهای ایرانی باستان، میانه و نو و همچنین جستارهای گویش شناسی درونمایه های بسیار ارزنده ای دارد. دریافت کنید.

 

The Iranian Languages by Gernot Windfuhr

زبانشناسی در ایران و معضلات آن

به تازگی دوست عزیزم جناب کریمی در تارنمای خود (http://linguists2b.mihanblog.com) جستاری را با عنوان «چرا زبانشناس های ایرانی بیکارند؟» گذاشته و این من را بر آن داشت تا جستاری را در این باره قرار دهم. هدف آن است که دانشجویان و دانش آموختگان زبانشناسی بیایند و دیدگاه ها و پیشنهادهای خودشون رو بگویند.

پرسش این است که به راستی چرا باید دانش آموختگان زبان شناسی که یکی از رشته های گسترده و سیال علوم انسانی است، در کشور ما نتوانند به جایگاه شایستۀ خود برسند؟ بگذریم از اینکه در ایران هیچ چیزی سر جای خودش نیست و هیچ ساختار و سازمانی اندیشمندانه و آینده نگرانه بنا نشده است،بلکه توده ای است از آجرهای روی هم انباشته! اما به هر روی ما به عنوان اهل زبان باید چاره جویی کنیم. خود آستین همت بالا زنیم و چشم به راه دیگران نباشیم. بی گمان هیچ معجزه ای نخواهد شد و هیچ کاری درست نخواهد مگر با ارداه و تلاش و همدلی خود ما.

مشکل از کجاست و چه باید کرد؟ 

چگونه می توان راهی یافت یا راهی ساخت؟

شما چه می اندیشید؟

بازنمود معنایی در دستور نقش و ارجاع

چندی پیش در یکی از جستارها وعده دادم که به زودی فایل ارائۀ بازنمود معنایی در دستور نقش و ارجاع را برای دریافت دوستداران بگذارم. اکنون می توانید آن را دریافت کنید.

 

بازنمود معنایی در دستور نقش و ارجاع

سه آبشخور خوب برای دستور نقش و ارجاع

چندی پیش جستاری بسیار کوتاه پیرامون دستور نقش و ارجاع (RRG) روی تارنما گذاشتم و اینک سه آبشخور دربارۀ این نظریه که میتوانند خواننده را به آشنایی خوبی با نظریه برسانند، برای دوستداران قرار می دهم.

گذری بر دستور نقش و ارجاع 2009

خلاصه ای از دستور نقش و ارجاع 2009

درآمدی بر نحو، ون ولین 2004

کوتاهی پیرامون دستور ساخت

همان ­گونه که از نام آن بر می­آید، «دستور ساخت» (construction grammar) رویکردی به زبان است که می­ کوشد دستور زبان را به کمک ساخت­ های زبانی توصیف و بررسی کند. شالوده و بنیاد این رویکرد بر مفهوم «ساخت» استوار است. دستور ساخت ریشه در نظریه­ های چارلز فیلمور و دانشجویان و همکاران او در دانشگاه برکلی در آغاز دهۀ 1980 دارد. مادر دستور ساخت بی­ گمان دستور حالت فیلمور (برای نمونه، فیلمور 1968 و 1977) است. دیدگاه­های دستور حالت دربارۀ رابطۀ میان صورت و معنا، سنگ­ بنای معناشناسی قالبی فیلمور (برای نمونه فیلمور 1982 و 1984) نیز بود و از این رو دستور قالبی نیز نقش چشمگیری در پیدایش و بالش دستور ساخت داشته است. معناشناسی قالبی به عنوان مکمل معنایی دستور ساخت به کار گرفته شده است. یکی دیگر از نظریه­ های اثرگذار در پیدایش دستور ساخت، دستور گشتالت لیکاف (1977) است که می­ کوشید روابط دستوری را به نوع خاصی از جمله به عنوان یک کل پیوند زند.

دستور ساخت، دانش زبانی سخنگویان را شبکه ­ای از جفت­ های صورت-کارکرد می­ داند که سخنگو آنها را یاد گرفته است و این جفت­ها «ساخت» نامیده می­ شوند. به سخن دیگر، واحدهای سازندۀ دانش زبانی ساخت­ ها هستند. در ساخت­ ها رابطۀ نمادینی میان صورت و معنا (یا کارکرد) وجود دارد که با مفهوم نشانۀ سوسور (متشکل از دال و مدلول) بسیار نزدیک است. ساخت­ ها نیز مانند نشانه­ ها (تا اندازۀ زیادی) دلبخواهی (arbitrary)، قراردادی (conventional) و قصدی (intentional) هستند. ساخت­ های واژگانی، یعنی واژه­ ها، نشانه­ های زبانی کانونی هستند.

در دستور ساخت تمایزی میان واژگان و نحو گذاشته نمی­ شود و تفاوت میان ساخت­ های واژگانی و ساخت­ های نحوی تنها در پیچیدگی درونی و نیز در خاص بودن صورت واجی آنهاست. در این رویکرد، تمایز میان معناشناسی و کاربردشناسی نیز پذیرفته نیست. 

نتیجۀ پایانی آزمون ارشد و دکترای 94

سرانجام نتیجۀ پایانی آزمون دکتری آمد.

چه کردید؟ کجا قبول شدید؟

 

نتیجۀ پایانی آزمون دکتری و ارشد 94

دانلود دو کتاب در زبانشناسی پیکره ای

زبانشناسی پیکره ای یکی از شاخه ­های نورُستۀ زبانشناسی است که با شتابی روزافزون جای خود را در پژوهش­ های زبانشناختی باز کرده و کمک­ ها و خدمت­ های شایانی به زمینه­ های گوناگون این رشتۀ علمی کرده است. برای پیکره تعریف­ های گوناگونی ارائه شده است اما شاید یکی از شناخته ­شده­ ترین و پذیرفته ­شده­ ترین تعریف­ ها، آنی باشد که مک ­انری و همکارانش (2006: 4) ارائه داده­ اند و پیکره را «بدنه ­ای از زبان طبیعی» دانسته ­­اند. تعریف زبان­شناسی پیکره­ ای هم بحث ­انگیز است و برای آنکه وارد این بحث­ های شاید بی­ پایان و بیهوده نشویم، بهتر است که به پیروی از تیلور (2008) تعریف ­های گوناگون را گرد هم آوریم و بگوییم: زبان­شناسی پیکره ­ای یک ابزار، یک روش، یک روش ­شناسی، یک رویکرد روش ­شناختی، یک رشته، یک نظریه، یک رویکرد نظری، یک چارچوب (نظری یا روش ­شناختی) یا ترکیبی از همۀ این هاست.

یکی از مزیت­ های کلی کار با پیکره ­ها این است برای شمّ زبانی پژوهشگران یک شالودۀ تجربی فراهم می­کنند. شمّ نقطۀ آغاز هر پژوهشی است اما گاه می­تواند گمراه­ کننده باشد و به نتیجه­ گیری­ های نادرست بینجامد. از این رو، باید آن را با داده ­های تجربی و واقعی محک زد و بهبود بخشید. افزون بر این، به کمک یافته­هایی که از بررسی­ های کمّی به دست می­ آید، نه تنها می­ توان (به یاری آزمون­ های آماری) به تعمیم­ های اصولی دست یافت، بلکه می­ توان به پیش ­بینی­ هایی هم رسید. امروزه پیکره ­های زبانی و زبان­شناسی پیکره ­ای ابزارهای باارزشی در خدمت شاخه­ ها و زمینه­ های گوناگون زبان­شناسی هستند که دسترسی و به­ کارگیری آنها به لطف رایانه و اینترنت بسیار آسان شده است.

برای آشنایی با زبانشناسی پیکره ای و گوشه ای از دستاوردها و سودمندی های آن در پژوهش های زبانشناختی، دو کتاب را در اینجا قرار داده ام که دوستداران این شاخه از زبانشناسی می­توانند دریافت کنند و از آنها بهره جویند.

 

رویکردهای پیکره بنیاد به استعاره و مجاز

زبانشناسی پیکره ای و زبانشناسی اجتماعی